برخی آیات نازله در باره علی(علیه السلام)
بنا به نقل مفسرین و مورخین عامه و خاصه آیات زیادی (بیش از سیصد آیه) در باره ولایت علی علیه السلام و فضائل و مناقب آنحضرت در قرآن کریم آمده است که نقل همه آنها از عهده این کتاب خارج است لذا ما در اینجا فقط به نقل چند مورد از کتب معتبره اهل سنت اشاره مینمائیم .1. آیه تبلیغ ـ ابو اسحق ثعلبی در تفسیر خود و طبری در کتاب الولایة و ابن صباغ مالکی و همچنین دیگران نوشته اند که آیه تبلیغ یعنی آیه 67 سوره مائده یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ) اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد آرى خدا گروه کافران را هدایت نمىکند) در باره علی علیه السلام نازل شد و رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی را گرفت و فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم و ال من والاه....[1]
چون در باره نزول این آیه و جریان غدیر خم در فصل ششم بخش یکم توضیحات کافی داده شده لذا در اینجا از تکرار آن صرف نظر میشود.
2. آیه ولایت ـ عموم مفسرین و محدثین مانند فخر رازی و نیشابوری و زمخشری و دیگران از ابن عباس و ابوذر و سایرین نقل کرده اند که روزی سائلی در مسجد از مردم سؤال نمود و کسی چیزی به او نداد، علی علیه السلام که مشغول نماز و در حال رکوع بود با انگشت دست راست اشاره به سائل نمود و سائل متوجه شد و آمد انگشتر را از دست او خارج نمود و آیه إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ [2] سوره مائده آیه 55. نازل گشت یعنی (ولی و صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنینی هستند که نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع زکوة میدهند.)
(اگر چه مؤمنین را به صیغه جمع آورده که در حال رکوع صدقه میدهند ولی در خارج مصداق واقعی آن منحصر به فرد بوده و علی علیه السلام میباشد، بعضی هم گفته اند چون ائمه دیگر نیز دارای مقام ولایت بوده و اولاد معصومین علی علیه السلام میباشند لذا بصیغه جمع قید شده است.)
در آن حال رسول اکرم صلی الله علیه و آله از سائل پرسید آیا کسی به تو چیزی داد؟ سائل ضمن اشاره به علی علیه السلام عرض کرد این انگشتر را او بمن داد[3]
علمای اهل سنت با اینکه به نزول این آیه در باره ولایت علی علیه السلام اقرار دارند اما بعضی از آنها مانند ابن حجر و غیره در اینجا طفره رفته و میگویند کلمه ولی بمعنی دوست و ناصر است نه بمعنی اولی به تصرف در صورتیکه از ظاهر کلام کاملا معلوم است که ولی بمعنی زعیم و صاحب اختیار است زیرا آیه شریفه با انما که افاده حصر میکند شروع شده است یعنی صاحب اختیار و اولی به تصرف شما فقط خدا و رسول او و کسی است که در حال رکوع صدقه داده است اگر ولی بمعنی دوست باشد انحصار آن بخدا و رسول او و شخص راکعی که صدقه داده است بی معنی و دور از منطق خواهد بود چون در اینصورت مؤمنین جز خدا و رسول و علی علیه السلام دوست دیگری نخواهند داشت در حالیکه مؤمنین همه دوست و ناصر یکدیگرند و دوستی چیزی نیست که خداوند آنرا در انحصار خود و اولیائش قرار دهد، در این مورد حسان بن ثابت حضرت امیر علیه السلام را مدح کرده و چنین گوید:
فانت الذی اعطیت اذ کنت راکعا
فدتک نفوس القوم یا خیر راکع
فانزل فیک الله خیر ولایة
و بینها فی محکمات الشرایع[4]
یعنی تو آن کسی هستی موقعی که در رکوع بودی بخشش نمودی پس جانهای مردم فدای تو باد ای بهترین رکوع کننده. خداوند هم در شأن تو بهترین ولایت را نازل کرد و آنرا در قرآن کریم ضمن شرایع محکم دین بیان فرمود و معلوم و واضح است که مقصود از بهترین ولایت همان زعامت و رهبری است نه یاری و دوستی و معانی دیگر.
3. یَا أَیُّهَا
الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ
مِنکُمْ [5] سوره نساء آیه 59.
(ای مؤمنین خدا و رسول او صاحبان امر از خودتان را اطاعت کنید). شیخ سلیمان بلخی و دیگران نوشته اند که این آیه در باره امیر المؤمنین نازل شده و منظور از اولی الامر ائمه علیهم السلام از اهل بیت اند.[6]
اهل سنت هر رئیس و زعیمی را که نسبت به مسلمین ریاست داشته باشد اولو ـ الامر گویند و اطاعت او را بموجب این آیه واجب میدانند ولی این قول به یچوجه صحیح نمیباشد زیرا در اینصورت باید اطاعت معاویه و یزید و عبد الملک و متوکل عباسی و امثال آنها که ستمگر و فاسق بودند بر مردم واجب باشد در صورتیکه آیات دیگری هست که خداوند از اطاعت چنین اشخاصی نهی فرموده است چنانکه فرماید:
و لا تطیعوا امر المسرفین، الذین یفسدون فی الارض و لا یصلحون[7] سوره شعراء آیه 151 ـ 152.
(امر اسراف کنندگان را که در روی زمین فساد نموده و اصلاح نمیکنند اطاعت نکنید) بنابراین اطاعت آن اولوا الامری واجب است که پاک و معصوم بوده و دستورات وی همان اوامر و نواهی خدا و پیغمبر باشد و چنین کسانی جز علی (ع) و یازده فرزندش که جانشینان پیغمبر اکرم اند کس دیگری نمیباشد چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: انا و علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون[8]
یعنی من و علی و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم.
4. آیه مباهله ـ گروهی
از نصارای نجران در مدینه خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آمده و در باره موضوعات
متفرقه و خلقت حضرت عیسی علیه السلام از آنجناب مطالبی پرسیدند و چون در مباحثه
راه مغالطه می پیمودند آیه مباهله نازل شد که:
فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ [9] سوره آل عمران آیه 61.
(یعنی ای پیغمبر هر کس با تو در امر عیسی پس از آنکه ترا در باره او علم و اطلاعی حاصل شد مجادله کند بگو بیائید تا ما و شما پسران و زنان و نزدیکان خود را که به منزله خود ما هستند بخوانیم و سپس به درگاه خدا ناله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. )
بدین طریق رسول اکرم صلی الله علیه و آله آنها را به مباهله دعوت فرمود و فرادی آنروز نصارا با علمای خود بیرون آمده و اسقف نصارا بدانها گفت اگر محمد صلی الله علیه و آله با نزدیکان و اقوامش بیاید مباهله نکنید (زیرا اگر او بر حق نباشد نزدیکانش را در معرض نفرین و بلا نمیآورد) و اگر با اصحاب و مسلمین بیاید مباهله کنید در آنحال پیغمبر اکرم با علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام حاضر شد اسقف پرسید اینها کیستند؟ گفتند آن جوان پسر عم و داماد اوست و آن زن یگانه دختر مورد علاقه اوست و آندو کودک هم نواده های او هستند. اسقف گفت بخدا سوگند من چهره هائی می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهها را از جا میکند خوبست از مباهله خود داری کنید و با او مصالحه نمائید لذا گفتند یا ابا القاسم ما مباهله نمیکنیم و حاضر به مصالحه هستیم حضرت نیز پذیرفت.
ابن ابی الحدید و ابن مغازلی و دیگران نوشته اند که منظور از ابنائنا حسنین و مقصود از نسائنا فاطمه و منظور از انفسنا علی علیه السلام میباشد[10]
بنا بر این در این آیه خداوند حضرت امیر را از شدت اتحاد نفسانی با پیغمبر (البته بطور مجاز) نفس پیغمبر خوانده است.
5. آیه تطهیر ـ در
تفسیر طبری و فخر رازی و همچنین در کتب دیگر اهل سنت نقل شده است که آیه تطهیر:
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا [11] سوره احزاب آیه 33 ـ
(و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستادهاش را فرمان برید خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند)
(اراده خدا است که از شما اهل بیت پلیدی را دور کند و شما را بتطهیر خاصی پاک گرداند).در خانه ام سلمه بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده و آنحضرت فاطمه و حسنین و علی علیهم السلام را جمع کرد سپس گفت: اللهم هؤلاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا (خدایا اینها اهل بیت من هستند پلیدی را از اینها دور گردان و بتطهیر خاصی پاکشان فرما) ام سلمه گفت یا رسول الله من هم جزو آنها هستم؟ حضرت فرمود تو جای خود داری و زن خوبی هستی (اما مقام اهل بیت مرا نداری. )[12]
برخی از علمای اهل سنت مانند زمخشری و غیره گفته اند که این آیه در مورد زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است زیرا صدر و ذیل آیه در باره آنها است!
پاسخ اینست که اگر این آیه در باره زوجات پیغمبر صلی الله علیه و آله بود ضمیر مخاطب بصیغه جمع مؤنث میآمد و آیه چنین میشد لیذهب عنکن الرجس و یطهرکن تطهیرا زیرا بکار بردن صیغه مذکر در جمع مؤنث بر خلاف قواعد زبان عرب و بکلی غلط است و علت اینکه با وجود حضرت زهرا علیها السلام در آن انجمن ضمیر مخاطب را جمع مذکر آورده است از جهت تغلیب است همچنانکه در آیه 73 سوره هود نیز با اینکه مخاطب زن است (ساره) ولی چون ابراهیم در رأس آن خاندان قرار گرفته از نظر تغلیب ضمیر جمع مذکر آمده است ـ (قالوا اتعجبین من امر الله رحمة الله و برکاته علیکم اهل البیت..). و گذشته از این همه جا منظور از اهل بیت، علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام اند نه کسان دیگر زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فقط بآنها اهل بیت خطاب میکرد چنانکه در کتب معتبره از انس بن مالک نقل شده است که پیغمبر صلی الله علیه و آله برای نماز صبح که میرفت مدت شش ماه از در خانه فاطمه علیها السلام عبور میکرد و آنها را صدا میزد و میفرمود الصلوة یا اهل البیت و آنگاه این آیه را تلاوت میفرمود انما یرید الله...[13]
همچنین پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود که این آیه در باره پنج نفر نازل شده است در باره من و علی و حسن و حسین و فاطمه[14]
در کتاب قاموس الصحیفه از صاحب ریاض السالکین نقل شده است که جمهور علماء عامه گفته اند زنان پیغمبر صلی الله علیه و آله جزو اهل بیت او میباشند و من بحدیثی برخوردم که سیوطی در کتاب (الجامع الصغیر) از ابن عساکر از واثله نقل کرده که مضمونش صراحت دارد بر عقیده مذهب امامیه که زنهای آنحضرت در شمار اهل بیتش نیستند و آن گفتار او است که (بدخترش) فرمود نخستین کسی که از اهل بیت من بمن ملحق میشود توئی ای فاطمه و اول کسی که از زنانم بمن ملحق میشود زینب است[15]
6. بنقل علماء و مورخین فریقین چون آیات سوره برائت (سوره توبه) در مورد عهد شکنی و مذمت مشرکین نازل گردید رسول اکرم صلی الله علیه و آله آیات اوائل سوره مزبور را به ابوبکر داد که به مکه برده و در موسم حج بمشرکین ابلاغ نماید، پس از آنکه ابو بکر براه افتاد و قدری راه رفت جبرئیل نازل شد و ضمن ابلاغ سلام خداوند به پیغمبر صلی الله علیه و آله عرض کرد خداوند فرماید: لا یؤدیها عنک الا انت او رجل منک. یعنی کسی از جانب تو اداء رسالت ننماید مگر خودت یا مردی که از خودت باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فورا علی علیه السلام را طلبید و فرمود شتر مرا سوار شو و دنبال ابو بکر برو هر کجا باو رسیدی آیات را از او بگیر و بمکه ببر و بمشرکین قرائت کن، حضرت امیر فورا حرکت کرد و در راه بابوبکر رسید و آیات را از او گرفته و بمکه برد و ابو بکر خدمت پیغمبر مراجعت نمود و در حالیکه از این امر محزون و متأسف بود عرض کرد یا رسول الله مگر در باره من چیزی نازل شده حضرت فرمود خدای تعالی دستور داد که آیات را کسی ببرد که از خود من باشد و من هم علی را برای انجام این مأموریت اعزام نمودم[16]
در اینجا سه مطلب مورد توجه و بررسی است:
اول اینکه علی علیه السلام از خود پیغمبر صلی الله علیه و آله است و ابو بکر چنین خصوصیتی را ندارد.
دوم اینکه خدای تعالی ابو بکر را برای ابلاغ چند آیه در یک شهر شایسته ندید و به پیغمبرش دستور داد که برای اینکار علی علیه السلام را بفرستد در اینصورت چگونه حزب سقیفه چنین کسی را برای جانشینی پیغمبر انتخاب کردند که با تمام احکام قرآن در تمام شهرهای اسلامی خلافت نماید؟
سوم اینکه اعزام ابو بکر در وهله اول و عزل او در وهله ثانی و نصب علی (ع) بجای وی برای اثبات و نشان دادن فضیلت و شایستگی علی علیه السلام بود زیرا اگر از اول آنحضرت بچنین مأموریتی منصوب میشد بنظر همه عادی میآمد و چندان اهمیتی نداشت ولی وقتی ابو بکر براه افتاد و سپس علی علیه السلام بدان سمت گمارده شد این امر دلیل بر فضیلت و شایستگی علی علیه السلام برای جانشینی پیغمبر و انجام وظائف او میباشد.
7. آیه مودت ـ ذَلِکَ الَّذِی
یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا
أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن
یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ [17] سوره شوری آیه 23.
(این همان [پاداشى] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم مگر دوستى در باره خویشاوندان و هر کس نیکى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است)
(ای پیغمبر در برابر زحمات تبلیغ رسالت بمردم) بگو من از شما اجر و مزدی نمیخواهم مگر دوستی نزدیکانم را.
زمخشری در تفسیر کشاف و گنجی شافعی در کفایة الطالب و دیگران نوشته اند که چون آیه مزبور نازل شد به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتند یا رسول الله: و من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم؟ قال علی و فاطمة و ابناهما[18]
یعنی نزدیکان شما که دوستی آنها بر ما واجب است چه کسانی اند؟ فرمود علی و فاطمه و دو پسرشان.
8. آیه وَیَقُولُ الَّذِینَ
کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ
وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ [19] سوره رعد
آیه 43.
(کافران رسالت پیغمبر اکرم را انکار کرده و گفتند تو پیغمبر نیستی این آیه در پاسخ آنان بحضرتش نازل شد که بگو (من برای رسالت خود دو شاهد دارم یکی خدا است که برای شهادت میان من و شما کافی است و دیگری کسی است که علم کتاب در نزد اوست.) ثعلبی در تفسیر آیه مزبور مینویسد آنکه علم کتاب در نزد اوست علی بن ابیطالب است[20]
همچنین ابو سعید خدری گوید از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسیدم آنکس که علم کتاب در نزد اوست کیست؟ فرمود آنکس برادرم علی بن ابیطالب است[21]
شیخ سلیمان بلخی از ابن عباس نقل میکند که گفت آنکه علم کتاب در نزد اوست علی علیه السلام است زیرا او به تفسیر و تأویل و ناسخ و منسوخ آن عالم بود[22]
9. آیه أَفَمَن کَانَ عَلَى
بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ
مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن یَکْفُرْ بِهِ مِنَ
الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ
الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ... [23] سوره هود آیه 17.
(آیا کسى که از جانب پروردگارش بر حجتى روشن است و شاهدى از [خویشان] او پیرو آن است و پیش از وى [نیز] کتاب موسى راهبر و مایه رحمت بوده است [دروغ مىبافد] آنان [که در جستجوى حقیقتاند] به آن مىگروند و هر کس از گروههاى [مخالف] به آن کفر ورزد آتش وعدهگاه اوست پس در آن تردید مکن که آن حق است [و] از جانب پروردگارت [آمده است] ولى بیشتر مردم باور نمىکنند)
آیا کسیکه (رسول خدا صلی الله علیه و آله برای صحت گفتار خود) حجتی (قرآن) از طرف پروردگار خود داشته و پشت سر او شاهد و گواهی از خود او باشد....
در این آیه نیز مفسرین و مورخین عامه و خاصه نوشته اند که منظور از شاهد و گواهی از خود پیغمبر علی علیه السلام است[24]
ابراهیم بن محمد حموینی در کتاب فرائد السمطین از ابن عباس نقل میکند که این آیه در شأن علی علیه السلام است و احدی با او در آن شریک نیست و خوارزمی هم در مناقب خود مینویسد که عمرو عاص در نامه ای که به معاویه نوشته بود اشاره به آیاتی در شأن علی علیه السلام کرده بود که از جمله آنها آیه مزبور بوده است[25]
10. آیه الَّذِینَ
یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً فَلَهُمْ
أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ [26] سوره بقره آیه 274. (کسانیکه اموالشان را در شب و روز و نهانی و آشکارا انفاق میکنند
برای آنان در نزد پروردگارشان پاداشی است و آنان خوف و اندوهی ندارند)
خوارزمی و ثعلبی و مالکی و ابو نعیم و دیگران از ابن عباس نقل کرده اند که علی علیه السلام چهار درهم داشت یکی را شب (در راه خدا) صدقه داد و یکی را روز و یکی را پنهانی و یکی را آشکارا آنگاه این آیه در باره او نازل گردید[27]
11. آیه وَمِنَ النَّاسِ مَن
یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ [28] سوره بقره آیه 207. (و از مردم کسی هست که جان خود را میفروشد (بذل میکند) در راه
بدست آوردن رضای خدا. )
ثعلبی در تفسیر خود از ابن عباس روایت میکند که در شب هجرت پیغمبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام در فراش وی خوابید و این آیه در شأن آنحضرت نازل گردید[29]
12. إِنَّ الَّذِینَ
آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ [30] سوره بینة آیه 7.
(کسانیکه ایمان آورده و اعمال نیکو انجام دادند آنان بهترین مردمند. )
مقاتل بن سلیمان از ضحاک از ابن عباس نقل کرده است که این آیه در شأن علی علیه السلام و اهل بیت او نازل شده است[31]
13. وَقِفُوهُمْ
إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ [32] سوره
و الصافات آیه 24 (آنها را نگهدارید که مورد سؤال خواهند بود )
ابو سعید خدری از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل میکند که آنچه مورد سؤال خواهد بود ولایت علی بن ابیطالب است[33]
14. آیه إِنَّ الَّذِینَ
آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا [34] سوره مریم آیه 96 (کسانی که ایمان آورده و
عمل های نیک انجام دادند بزودی خداوند دوستی آنها را در دلهای مردم قرار میدهد. )
گنجی شافعی از قول خوارزمی مینویسد که علی علیه السلام فرمود مردی مرا ملاقات کرد و گفت یا ابا الحسن بدان که بخدا من ترا در راه خدا دوست دارم علی علیه السلام فرمود من به رسول خدا صلی الله علیه و آله مراجعه کرده و سخن آنمرد را باو خبر دادم. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود شاید در باره او احسان و نیکی نموده ای، گفتم بخدا من در باره او احسانی نکرده ام، رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود خدا را سپاس که دلهای مؤمنین را بدوستی تو وا داشته است آنگاه آیه بالا نازل شد[35]
15. آیه اعْتَصِمُواْ
بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا .... [36]
سوره آل عمران آیه 103. (و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید. )
صاحب کتاب مناقب الفاخرة از عبد الله بن عباس روایت کرده است که ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم عربی آمد و عرض کرد یا رسول الله شنیدم که میفرمودی اعتصموا بحبل الله حبل خدا کدام است که به او تمسک جوئیم؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله دست خود را بر دست علی علیه السلام زد و فرمود به این شخص تمسک جوئید که این حبل المتین است[37]
16. آیه إِنَّمَا أَنتَ
مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ [38] سوره
رعد آیه 7. (هر
آینه تو بیم دهنده ای و برای هر قومی هدایت کننده ای است.) از طریق اهل سنت هفت
حدیث نقل شده است که مقصود از منذر پیغمبر صلی الله علیه و آله و از هادی علی علیه
السلام میباشد از جمله مالکی در فصول المهمه مینویسد که چون آیه مزبور نازل شد
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: انا المنذر و علی الهادی و بک یا علی یهتدی المهتدون.
یعنی من انذار کننده ام و علی هدایت کننده و بوسیله تو یا علی هدایت یافتگان هدایت می یابند[39]
17. آیه وَإِذْ قَالَ
إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن
نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ [40] سوره
ابراهیم آیه 35. (زمانیکه
ابراهیم (بدرگاه خدای تعالی دعا کرد) و گفت پروردگارا این شهر را (مکه) محل امن
قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستی دور گردان. )
ابن مغازلی شافعی بسند خود از عبد الله بن مسعود نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود دعای ابراهیم که عرض کرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستی دور گردان به من و علی منتهی شد که هیچیک از ما هرگز به بت سجده نکردیم در نتیجه خداوند مرا نبی و علی را وصی قرار داد[41]
18. آیه فَإِنَّ اللَّهَ
هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَةُ بَعْدَ
ذَلِکَ ظَهِیرٌ [42] سوره تحریم آیه 4.
(البته خدا و جبرئیل و صالح مؤمنین یاری کننده او (پیغمبر صلی الله علیه و آله) هستند و فرشتگان پس از نصرت خدا پشتیبان اویند.)
مفسرین و علمای بزرگ اهل سنت نوشته اند که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود در آیه مزبور منظور از صالح المؤمنین علی بن ابیطالب است [43]
19. آیه لَا یَسْتَوِی
أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ
الْفَائِزُونَ [44] . سوره حشر آیه 20. (یعنی
دوزخیان با بهشتیان برابر نیستند اصحاب بهشت آنانند که رستگار هستند. )
موفق بن احمد بسند خود از جابر روایت کرده است که گفت ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم که علی علیه السلام داخل شد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود قسم بآنکه جان من در دست اوست که این مرد و شیعه اش در روز قیامت رستگارانند[45]
20. آیه لِنَجْعَلَهَا
لَکُمْ تَذْکِرَةً وَتَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ [46] سوره الحاقة آیه 12. (و نگهدارد، آن پند را گوش نگاهدارنده. )
طبری و سیوطی در تفسیر خودشان نوشته اند که وقتی آیه مزبور نازل شد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله عرض کرد خدایا آنگوش را گوش علی قرار بده و علی علیه السلام فرمود از آنگاه چیزی نشنیدم که فراموش کرده باشم[47]
21. آیه أَفَمَن کَانَ
مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ [48] سوره سجده آیه 18.
(آیا کسی که مؤمن است مانند کسی است که فاسق است (این دو) در نزد خدا یکسان نیستند. )
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و ابن کثیر در تفسیر خود و خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و دیگران نوشته اند که ولید بن عقبه در مقام مفاخره به علی علیه السلام گفت من از تو زبانم گویاتر و نیزه ام تیزتر و در جنگ شجاع ترم! علی علیه السلام فرمود ساکت شو ای فاسق. آنگاه خدا بتصدیق کلام آنحضرت آیه مزبور را نازل فرمود[49]
22. أَلْقِیَا فِی
جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ [50] . سوره
ق آیه 24. (بیفکنید
در دوزخ هر نا سپاس ستیزه جو را. )
حاکم حسکانی در شواهد التنزیل بسند خود از ابو سعید خدری نقل میکند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود چون روز قیامت شود خدای تعالی به من و علی میفرماید هر کس دشمن شما است او را در آتش بیفکنید و هر که دوست شما است او را داخل بهشت گردانید و اینست فرموده خدای تعالی القیا فی جهنم کل کفار عنید[51]
23. آیه وَأَقِیمُواْ
الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ وَارْکَعُواْ مَعَ الرَّاکِعِینَ [52] سوره بقره آیه 43. (و نماز را بر پا دارید و زکات
را بدهید و با رکوعکنندگان رکوع کنید).
موفق بن احمد و ابو نعیم اصفهانی باسناد خود از ابن عباس نقل کرده اند که این آیه در خصوص پیغمبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام نازل شده و آنها اول کسی بودند که نماز گزاردند و رکوع کردند [53]
24. آیه ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ
یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ [54] سوره
تکاثر آیه 8. آنگاه
در آنروز از نعمتها پرسیده شوند.
ابو نعیم و حاکم حسکانی بسند خود از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمود مقصود از نعیم در این آیه ولایت امیر المؤمنین و ما است که از آن پرسیده خواهد شد [55]
25. آیه سَأَلَ سَائِلٌ
بِعَذَابٍ وَاقِعٍ [56] سوره معارج آیه 1. (خواست
سؤال کننده ای عذابی را که واقع شد. )
ثعلبی و ابن صباغ و دیگران نوشته اند که چون در روز 18 ذیحجه رسول خدا صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به جانشینی خود منصوب نموده و فرمود من کنت مولاه فهذا علی مولاه. حارث بن نعمان پس از شنیدن این خبر خدمت آنحضرت آمد و گفت ما را بشهادت یگانگی خدا و نبوت خود از جانب خدا امر کردی قبول نمودیم و سپس به نماز و زکوة و حج و جهاد و روزه دستور دادی پذیرفتیم به اینها قناعت نکردی در آخر کار این جوان را که پسر عموی تست بولایت نصب کردی آیا این کار از جانب تست یا بدستور خدا است؟ رسول اکرم فرمود قسم بخدائی که جز او خدائی نیست که این امر بدستور خدا است حارث بن نعمان در حالیکه بسوی ناقه خود میرفت گفت خدایا اگر این مطلب صحیح است بر ما از آسمان سنگ بفرست یا بعذابی دردناک معذب گردان هنوز به ناقه اش نرسیده بود که سنگی از آسمان بر سرش افتاد و فورا هلاکش نمود آنگاه این آیه نازل شد که (سأل سائل بعذاب واقع) [57]
آیاتی که در باره ولایت و فضائل علی علیه السلام نازل شده خیلی بیش از اینها است و ما برای نمونه فقط به 25 آیه از آنها اشاره نمودیم و بطوریکه مفسرین و محدثین نوشته اند متجاوز از سیصد آیه در باره امامت و مناقب آنحضرت در قرآن وجود دارد چنانکه گنجی شافعی و ثعلبی بسند خود از ابن عباس نقل کرده اند که نزلت فی علی بن ابی طالب اکثر من ثلاثمائة آیة[58]
اکنون باید از آقایان (اهل سنت) پرسید با وجود اینهمه آیات که دلالت بر ولایت و برتری علی علیه السلام دارد و خود شما در صورت مراجعه بکتب معتبره ـ تان صحت این مطلب را خواهید پذیرفت چگونه ابو بکر را بجای علی علیه السلام خلیفه میدانید آیا سخن و عقیده شما در اینمورد موضوع کوسه و ریش پهن نیست؟
در خاتمه این فصل از تذکر این مطلب ناگزیر است که ممکن است به نظر بعضی چنین برسد که خداوند چرا صریحا نام علی علیه السلام را در قرآن نیاورده که او جانشین پیغمبر است تا مسلمین دچار اختلافات نشوند؟
پاسخ این اشکال یا اعتراض اینست که اولا موضوع ولایت علی علیه السلام مورد آزمایش است و بایستی مردم بوسیله آن آزمایش شوند چنانکه از جمله آیاتی که مؤید این مطلب است آیه شریفه:
(أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ) [59] سوره عنکبوت آیه 2. ؟ (آیا مردم چنین پندارند که با گفتن اینکه ایمان آوردیم رها کرده شوند و آنان آزمایش نخواهند شد؟) که بنا بنقل علماء و مفسرین عامه و خاصه ولایت علی علیه السلام است که مورد آزمایش مسلمین قرار گرفته است[60]
ثانیا بفرض اینکه نام علی علیه السلام نیز در قرآن ذکر میشد باز مردم از روی حب جاه و طمع دنیوی با آن مخالفت میکردند همچنانکه با برخی از آیات قرآن مخالفت نمودند که در فصول آتی بدین مطلب اشاره خواهد شد.
ثالثا قرآن کریم شامل احکام کلی است و جزئیات آن
بوسیله پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله توضیح داده شده است و اصل ولایت و امامت
هم چنانکه در این فصل گذشت در چندین آیه با قرائن روشن گفته شده و نبی اکرم نیز
طبق بیاناتی مضمون و مفاد آنها را که بر علی علیه السلام تطبیق میکرد به مردم
ابلاغ نموده است و این مطلب را علماء و مفسرین اهل سنت نیز قبول دارند ولی عملا با
آن مخالفت میکنند.
منابع:
1. شواهد التنزیل جلد 1 ص 189 ـ فصول المهمه ص 27.
2. سوره مائده آیه 55.
3. کفایة الطالب ص 250 ـ مناقب خوارزمی ص 178 ـ تفسیر طبری جلد 6 ص 165 ـ تفسیر رازی جلد 3 ص 431 و کتب دیگر.
4. کشف الغمه ص 88.
5. سوره نساء آیه 59.
6. ینابیع المودة ص 114 ـ شواهد التنزیل جلد 1 ص 149 ـ غایة المرام باب 58.
7. سوره شعراء آیه 151 ـ 152.
8. ینابیع المودة ص 445.
9. سوره آل عمران آیه 61.
10. مناقب ابن مغازلی ص 263 ـ کفایة الخصام ص 309 ـ فصول المهمه ص 8.
11. سوره احزاب آیه 33 ـ اراده خدا است که از شما اهل بیت پلیدی را دور کند و شما را بتطهیر خاصی پاک گرداند.
12. کفایة الطالب ص 372 ـ تفسیر فخر رازی جلد 6 ص 783.
13. شواهد التنزیل جلد 2 ص 11.
14. تفسیر ابن جریر طبری جلد 22 ص 5.
15. قاموس الصحیفه ص 25 ـ این کتاب اخیرا بوسیله جناب حجة الاسلام حاجی سید ابو الفضل حسینی بسبک جالب و زیبا در شرح لغات صحیفه سجادیه تألیف شده و تعلیقات او اضافاتی نیز از نظر نقل حدیث و مطالب سودمند با استفاده از منابع ارزنده در آن منظور گردیده است مطالعه این کتاب نفیس برای محققین و اهل علم توصیه میشود.
16. ذخائر العقبی ص 69 ـ کفایة الطالب ص 242 ـ ینابیع الموده ص 88 ـ ارشاد مفید جلد 1 باب 2 فصل 17.
17. سوره شوری آیه 23.
18. کفایة الطالب ص 91 ـ تفسیر کشاف جلد 2 ص 339 ـ ذخائر العقبی ص 25.
19. سوره رعد آیه 43.
20. غایة المرام باب 126.
21. شواهد التنزیل جلد 1 ص 307.
22. ینابیع المودة ص 104.
23. سوره هود آیه 17.
24. تفسیر ابو الفتوح رازی ـ ینابیع المودة ص 99.
25. غایة المرام باب 128.
26. سوره بقره آیه 274.
27. مناقب ابن مغازلی ص 280 ـ ذخائر العقبی ص 88.
28. سوره بقره آیه 207.
29. ینابیع المودة ص 92 ـ کفایة الطالب ص 239.
30. سوره بینة آیه 7.
31. غایة المرام باب 94 حدیث 9.
32. سوره و الصافات آیه 24.
33. شواهد التنزیل جلد 1 ص 107 ـ صواعق المحرقه ص 89.
34. سوره مریم آیه 96.
35. کفایة الطالب ص 249 ـ مناقب خوارزمی ص 188 ـ الغدیر جلد 2 ص 56.
36. سوره آل عمران آیه 103.
37. کفایة الخصام ص 343.
38. سوره رعد آیه 7.
39. فصول المهمه ص 122.
40. سوره ابراهیم آیه 35.
41. مناقب ابن مغازلی ص 276.
42. سوره تحریم آیه 4.
43. شواهد التنزیل جلد 2 ص 255 ـ صواعق محرقه ص 144.
44. سوره حشر آیه 20.
45. کفایة الخصام ص 422.
46. سوره الحاقة آیه 12.
47. مناقب ابن مغازلی ص 265.
48. سوره سجده آیه 18.
49. غایة المرام باب 152 ـ مناقب ابن مغازلی ص 324.
50. سوره ق آیه 24.
51. شواهد التنزیل جلد 2 ص 190.
52. سوره بقره آیه 43.
53. غایة المرام باب 176.
54. سوره تکاثر آیه 8.
55. غایة المرام باب 48 ـ شواهد التنزیل جلد 2 ص 368.
56. سوره معارج آیه 1.
57. فصول المهمه ص 26 ـ کفایة الخصام ص 488.
58. کفایة الطالب ص 231 ـ صواعق محرقه ص 76 ـ ینابیع المودة ص 126.
59. سوره عنکبوت آیه 2.
60. شواهد التنزیل جلد 1 ص 438 ـ غایة المرام باب. 125.
---------------------------------
http://koosar.net
http://sedition.blogsky.com