آقا بیا...
چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۱۲ ق.ظ
اشکــ های نشسته بر روی گونه هایم؛دلتنگی ام را به تماشا گذاشته
است
دستانم را زیر چانه ام زده ام
و مات مبهوت نگاه میکنم؛به خورشیدی که بازهم چشمانش
را به روی جمعه ی بدون تو بست...........
دستانم را زیر چانه ام زده ام
و مات و مبهوت نگاهی به اتاقم می اندازم؛باز هم من ماندم و خلوت و سکوت شب؛من ماندم و
مهمان همیشگی اتاقم و تنهایی ام
آقا بیا...
حرفهای نگفته خیلی دارم
.....
همیشه میخندم تا کسی دست دلم را نخواند؛تا
کسی از زخم دلم؛زخم بر ندارد
دلتنگی هم عالمی دارد
........
۹۳/۰۱/۲۰